آِیا با کسی که دچار اختلال دو قطبی است می توان ازدواج کرد؟
به اندازه افراد مبتلا به اختلال دوقطبی، تجربیات زیادی در مورد اختلال دوقطبی وجود دارد. این تجربیات شامل طیف وسیعی از حالات روانی از حالت شیدایی و نشاط و انرژی زیاد تا حالت افسرگی وغم می شود.
ابتدا به تعریفی کلی از اختلال دو قطبی می پردازیم:
اختلال دو قطبی چیست؟
یک وضعیت روانی جدی است که با وجود فاز بسیار پر انرژی شناخته می شود و حالات روحی فرد بین فاز شیدایی و افسردگی متغیر است. این تغییرات روحی ممکن است آنقدر ویرانگر باشد که باعث شود افراد به خودکشی نیز فکر کنند.
ویژگی های افراد مبتلا به اختلال دو قطبی چیست؟
ویژگی مشترکی همه افراد مبتلا به اختلال دو قطبی دورههای شیدایی است ، دوره شیدایی اغلب به عنوان یک موج انرژی تجربه می شود و می تواند احساس خوبی را در فرد مبتلا به اختلال دو قطبی به وجود بیاورد، حتی بهره وری و خلاقیت را افزایش دهد. در نتیجه، شخصی که آن را تجربه می کند ممکن است اشتباه بودن چیزی را انکار کند.
اما باید بدانید که تنوع زیادی در علائم شیدایی وجود دارد، که به طور کلی میتوان به افزایش انرژی، فعالیت و بی قراری، خلق و خوی سرخوشانه و خوش بینی شدید؛ تحریک پذیری شدید یا افکاری که از یک ایده به ایده دیگر می پرند اشاره کرد. مدت زمان دوره شیدایی و تناوب آن با خلق و خوی افسردگی می تواند از فردی به فرد دیگر نیز بسیار متفاوت باشد. یعنی ممکن است هر دوره چند ساعت یا ماهها طول بکشد.
آنچه لازم به ذکر است این است که همه ی افراد مبتلا به اختلال دو قطبی ، وارد دوره افسردگی نمی شوند . در واقع این دوره ی شیدایی است ، که اختلال دو قطبی را از اختلال افسردگی متمایز میسازد.
باید بدانید که مانند همه افراد، افراد مبتلا به اختلال دوقطبی نیز ویژگیهای خوب بسیاری دارند، اما گاهی اوقات، ویژگیهای نامطلوبی مانند گوشهگیری، تحریکپذیری، بدخلقی و افسردگی را نیز از خود نشان میدهند. آنها ممکن است برخی اوقات مهربان و دوست داشتنی باشند و گاهی سرد و منزوی. فرد ممکن است یک روز از رابطه جنسی استقبال کند و از آن لذت ببرد، در حالی که روز بعد محبت شما را رد کند. این رفتارهای نامنظم می تواند برای همه افراد، به ویژه همسران آنها، کاملاً چالش برانگیز باشد.
گاهی اوقات فرد مبتلا به اختلال دوقطبی ممکن است دوره های شیدایی یا هیپومانیک را تجربه کند که در طول دوره می تواند فردی سرگرم کننده، جالب، پرحرف، شاداب و پر انرژی باشد. در مواقع دیگر، فرد ممکن است دوره افسردگی را تجربه کند که از نظر جسمی، روحی و روانی تحت تاثیر قرار گیرد و دچار بی خوابی یا خواب زیاد ، بی تحرکی و یا احساس غم ، خستگی و یاس و نا امیدی شود. واضح است که همسر فرد مبتلا ممکن است احساس سردرگمی کند، زیرا نمی داند چگونه با برخی رفتارها کنار بیاید و زندگی مشترک دچار تنش می شود.
بخش سخت ماجرا زمانی است که نه شما و نه همسرتان نمیدانید که ممکن است ، اختلال دوقطبی پشت تنش و مشکل بین شما دو نفر باشد. اغلب ، فرد مبتلا حتی نمیداند که مبتلا به اختلال دوقطبی است. افراد زیادی هستند که سال ها و حتی دهه ها بدون تشخیص یا درمان به سختی زندگی کرده اند . بنابراین اگر همسر و یا یکی از اعضای خانواده تان دوره های ناتوان کننده مانند غم و اندوه و به دنبال آن دوره های هیجان و فعالیت زیاد را تجربه کرده است، ممکن است به اختلال دوقطبی مبتلا باشد. پس لازم است که برای تشخیص بیماری آنها هرچه زودتر اقدام کنید.
در زیر، فهرستی از رفتارهای متداول که توسط افراد مبتلا به اختلال دوقطبی نشان داده شده است را مشاهده خواهید کرد.
چنانچه همسر یا فرد مهم زندگی شما به مدت یک هفته به طورغیرعادی هیجان زده یا فعال بوده است و سه مورد ازعلائم ذکر شده در زیر را نشان داده، با متخصص بهداشت روان در مورد اختلال دوقطبی صحبت کنید. متخصصین و روانشناسان خبره ما در کلینیک حال خوب آماده ارائه ی خدمات تشخیصی و درمانی به شما و عزیزانتان هستند.
- افکار مسابقه ای دارد (الگوهای فکری سریع و اغلب تکراری دارد و نمیتواند روی چیز دیگری تمرکز کن)
- سریع صحبت می کند
- به راحتی حواسش پرت می شود
- نمیتواند خوب تمرکز کند
- خوش بینی و اعتماد به نفس اغراق آمیز دارد
- دیدگاهی اغراق آمیز درباره توانایی ها خود دارد
- رفتار های تکانشی و بی پروا دارد (خویشتن دار نیست ،نمیتواند صبر کند و رفتارهای مخاطره آمیز دارد)
- تصمیم گیری ضعیف، تصمیمات تجاری عجولانه می گیرد.( به نتیجه فکر نمیکند و تمایل به اقدام پیش از فکر کردن دارد)
- بیش از حد ولخرج است و رفتار مالی درستی ندارد
- غیر مسئولانه و خطرناک رانندگی می کند
- روابط جنسی مخاطره آمیز دارد
- خود بزرگ بینی کاذب دارد
- دچار توهم می شود (چیزهایی می بیند و می شنود که وجود ندارند)
راه دیگر برای تشخیص اینکه آیا یک فرد مبتلا به اختلال دوقطبی است، در نظر گرفتن دوران کودکی و نوجوانی او است. کسانی که در دوران نوجوانی با اختلالات خلقی دست و پنجه نرم کرده اند و زندگی آنها در نوجوانی به دلیل تصمیمات نادرست یا عملکرد ضعیف مخدوش شده است. (این اختلال خلقی با نوسانات خلقی معمولی که هر کودک و نوجوانی با آن روبرو میشود متفاوت است) توجه کنید که نوسانات خلقی در اختلال دوقطبی اغلب بدون دلیل است . این نوجوانان مبتلا به اختلالات خلقی در صورتی که علائم و یا رفتارهای زیر را تجربه کرده باشند احتمالا مبتلا به اختلال دو قطبی هستند:
- مشکلات و عملکرد تحصیلی ضعیف (مانند اختلالات یادگیری)
- تعلیق یا اخراج از مدرسه
- تخریب اموال عمومی
- انزوای اجتماعی
- مصرف مواد مخدر و الکل
- سوء تفاهم های مکرر
- ناتوانی در تکمیل پروژه ها
- رفتار بی پروا (سرعت زیاد، رابطه جنسی محافظت نشده، خرج کردن بیش از حد)
- سرپیچی افراطی از دستورات و قوانین
- مهارت های اجتماعی ضعیف
- قطع ارتباط با دوستان و همکلاسی ها
- افکار یا تلاش هایی برای خودکشی
- کم انرژی بودن
- زیاد یا کم خوردن
به خاطر داشته باشید که بزرگسالان مبتلا به اختلال دوقطبی ممکن است دوران کودکی ای را تجربه کرده باشند که در آن میدانستند خلق و خوی و رفتارشان با همسالانشان متفاوت است و در نتیجه احساس متفاوت بودن، جدا شدن از ارتباط یا طرد شدن را داشته اند. در نتیجه احتمالاً مهارت های ضعیفی در کنترل و مکانیسم مقابله با آن داشته اند که در بزرگسالی نیز ادامه دارد.
برخی از مکانیسم های مقابله ای که ممکن است توسط همسر مبتلا به اختلال دو قطبی شما بروز کند عبارتند از:
قطع ارتباط:
وقتی افراد جوان مبتلا به دوقطبی نمی توانند حالات و رفتارهای دیگران را درک یا پیش بینی کنند، ممکن است با کناره گیری و یا احساس قطع ارتباط کنار بیایند، معمولاً با یک یا تعداد بسیار کمی از افرادی که می توانند نیازهای آنها را برآورده کنند، تعامل دارند.
رفتارهای کنترلی:
وقتی نمیتوانید رفتار دیگران را پیشبینی کنید، یکی از راههای احساس امنیت این است که یاد بگیرید دیگران را کنترل کنید. کنترل یک هنر ظریف است و اغلب افراد کنترل کننده چندین دهه است که آن را تمرین می کنند. بخشی از مبتلایان به اختلال دوقطبی «کنترل کننده» می شوند. این رفتار در ابتدا می تواند به عنوان یک فرد پرحرف و برون گرا نشان داده شود، اما به مرور تغییر میکند .
عادات کنترل گری می توانند آنقدر ریشه دوانده باشند که تغییر آنها بدون کمک حرفه ای یک متخصص روانشناس دشوار باشد.
سوء مصرف مواد مخدر/الکل:
احساساتی که یک فرد مبتلا به اختلال دوقطبی تجربه می کند می تواند بسیار طاقت فرسا باشد که ممکن است فکر کند تنها راه رهایی از آن مواد مخدر است.
بخش قابل توجهی از کسانی که به سوء مصرف الکل و مواد مخدر روی می آورند، یک اختلال خلقی زمینه ای، به ویژه اختلال دوقطبی و افسردگی دارند.
خرج کردن بیش از حد:
در طول دوره شیدایی یا هیپومانیا، فردی که مبتلا به اختلال دوقطبی است، میتواند انواع دلایل برای منطقی نشان دادن خرج کردن پول برای هر چیزی که دلش میخواهد پیدا کند. برخی از افرادی که میدانند با این مشکل دست و پنجه نرم میکنند، به همسرشان اجازه میدهند خرج و مخارج را کنترل کند، بهویژه زمانی که تشخیص میدهند که یک دوره شیدایی در راه است. این ممکن است شامل نگه داشتن کارت بانکی یا حتی کلید ماشین توسط همسر باشد.
تحریک پذیری:
افراد مبتلا به اختلال دوقطبی و حتی افراد مبتلا به افسردگی می توانند تحریک پذیری غیرقابل کنترلی را تجربه کنند. یک همسر اغلب به عنوان یک خروجی برای خشم شدید آنها عمل می کند، اما کودکان، سایر اعضای خانواده و حتی سایر رانندگان در زمان رانندگی نیز می توانند خروجی خشم آنها باشند.
بزرگ نمایی:
عدم تعادل مواد شیمیایی در مغز میتواند باعث شود افراد مبتلا به اختلال دوقطبی تصویری اغراق آمیز از خود داشته باشند. آنها ممکن است احساس کنند که با استعدادتر یا ماهر تر از بقیه هستند. آنها ممکن است فکر کنند که باید مشکلات دولتی یا جهانی را حل کنند.
سعی کنید به یاد داشته باشید که فردی که از اختلال دوقطبی رنج میبرد مستقیماً و کنترل شده اکثر این رفتارها را نشان نمیدهد (اگرچه میتواند یاد بگیرد که در درمان روی آنها کار کند). در واقع آنها تحت تأثیر تعادل یا عدم تعادل مواد شیمیایی در مغزشان هستند.
آیا می توانم با همسر مبتلا به اختلال دو قطبی زندگی زناشویی خود را ادامه دهم؟
دو پاسخ برای این سوال وجود دارد. اگر همسرتان به طور کامل تشخیص را بپذیرد و تصمیم به درمان بگیرد، میتوانید با هم کار کنید و ازدواجتان را محکم تر از همیشه کنید. بسیاری از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی ازدواج های شاد و موفقی دارند.
از سوی دیگر، اگر همسرتان از درمان امتناع کرد، باید یاد بگیرید که از خود در برابر سوء استفاده های او محافظت کنید. سوء استفاده می تواند به شکلِ زیر باشد :
توهین کلامی (سرزنش افراطی)
سوء استفاده مالی (خرج کردن پول، گرفتن بدهی هنگفت)
سوء استفاده عاطفی (کنترل کننده، رفتار بی رحمانه)
سوء استفاده فیزیکی (زمانی که تحریک پذیری از کنترل خارج می شود)
بیاد داشته باشید که با تلاش و استمرار در روند درمان، افراد مبتلا به اختلال دوقطبی می توانند زندگی شاد و با ارزشی داشته باشند.
درمان اختلال دوقطبی معمولاً شامل انواع استراتژیها مانند درمان خانواده محور (FFT) برای مدیریت طولانی مدت بیماری است. مصرف دارو نیز بخش مهمی از روند درمان است که توسط روانپزشک تجویز می شود.
مشاورین و متخصصان بهداشت روان در کلینیک حال خوب آماده کمک به شما و عزیزانتان در زمینه کنترل و درمان بیماری دوقطبی هستند.